کوهپیمایی تا کمپ اصلی کوه 8100متری آناپورنا
یادداشت های سفر به نپال، سرزمین غولهای هیمالایا. اسفند91 و فروردین 92
هواپیمای خطوط هوایی ایرعربیا، نیمروز 26 اسفند در فرودگاه کاتماندو پایتخت نپال به زمین می نشیند تا سفری که مدتها بود رویایش را در سر می پروراندم آغاز شود. برای سفر به سرزمین غولهای هیمالایا، دانسته هایی دارم که اگر روزی خواستید به آنجا سفر کنید، شاید به کارتان بیاید. در اینجا مجال گفتن همه آنها نیست اما به طور کلی، بهترین ماههای سفر، مارس و آوریل یا سپتامبر و اکتبر است. در این هنگام ها، دید کافی برای دیدن زیبایی های هیمالایا خواهید داشت و بارش کمتر است. به همین دلیل، هزینه سفر و اقامت (به ویژه در سپتامبر و اکتبر) بیشتر از معمول است. اما باید بگویم که برای ما ایرانیها نپال یکی از ارزان ترین کشورها برای سفر است. گرفتن ویزا در همان فرودگاه و به محض ورود انجام می شود. داشتن جند رونوشت از گذرنامه و چند عکس پرسنلی برای موارد مختلف از جمله ویزا به کارتان می آید. فرایند صدور ویزا زمان بر است و بسیار کند انجام می شود. برای 15 روز 25 دلار و برای 30 روز 40 دلار از شما می خواهند و پول نپالی هم قبول نمی کنند! از فرودگاه که خارج می شوید می توانید یک تاکسی سوار شوید و با حدود 4هزار روپی به محله Thamel بروید. جایی که پر از مسافرخانه و هتل و فروشگاه لوازم کوهنوردی است. به خاطر داشته باشید که اگر مانند من بنا دارید راهی مسیرهای کوهپیمایی شوید، نیاز به دو نوع مجوز دارید. یکی TIMS Card که همه گردشگران خارجی برای کوهپیمایی و کوهگردی به آن نیازمندند و مبلغ آن در این زمان 20 دلار است. هزینه مجوز دوم که Trekking Permit نام دارد بستگی به مسیری است که برمیگزینید. برای نمونه، مجوز مسیر کمپ اصلی اورست 3000 روپی و مسیر کمپ آناپورنا 2000 روپی است. برای مسیرهایی مانند Manasluبسته به زمان سفر، این هزینه تا 500 دلار برای هر نفر افزایش می یابد.
برای گرفتن این مجوزها می توانید از آژانسهای متعدد مسافرتی که در Thamel هستند کمک بگیرید و یا شخصا به اداره Permissionدر شهر مراجعه کنید که در آنجا نقشه های مفیدی هم گیر می آورید.
برنامه اصلی من، صعود به کمپ اصلی اورست به مدت تقریبا 21 روز بود اما پروازی که قرار بود از کاتماندو به لوکلا (نقطه آغاز مسیر) انجام شود به مدت چندیدن روز پیاپی به دلیل ناپایداری آب و هوای مقصد انجام نشد. رویدادی که در اینجا بسیار محتمل است و بنابراین توصیه می کنم تنها TIMS Card را بگیرید زیرا گرفتن Permission در آغاز مسیر هم شدنی است و اگر برنامه شما به یکی از مسیرها لغو شود بازپس گرفته نمی شود. زمانی که پروازهای لوکلا کنسل می شود، فرودگاه پر از گردشگرانی می شود که از روزهای پیش در انتظار پرواز هستند. سالن فرودگاه داخلی کاتماندو، امکانات بسیار محدودی دارد و حتی صندلی برای نشستن یافت نمی شود! مدام باید پای کانتر بروید و از پروازتان بپرسید زیرا بیشتر وقتها بلندگو هم کار نمی کند! اگر پروازی انجام شود نخستین پرواز بامداد است و پس از آن دوباره شرایط جوی نامناسب می شود. این پرواز ها هم بیشتر توسط آژانسهایی از خود اروپا رزرو شده اند. بنابراین خودتان را برای چندروز انتظار در فرودگاهی که خوشبختانه به شهر بسیار نزدیک است آماده کنید. راه دیگر این است که با اتوبوس راهی روستای Jiri شوید و از انجا کوهپیمایی را آغاز نمایید که در اینصورت حدود یک هفته سفرتان بیشتر به درازا می کشد و البته مسیر زیبای Jiri به Lukla را هم از دست نمی دهید. ناگفته نماند که راه پرخرج دیگری هم دارید که به جای بلیط 140 دلاری به لوکلا 200 دلار بدهید و با هلی کوپتر و به همراه 5 نفر دیگر خودتان را به فرودگاه Tenzing-Hillary برسانید. فرودگاهی در ارتفاع بیش از 2800 متر و طول باند 460 متر که خطرناک ترین فردگاه دنیا نام گرفته است و در چند سال گذشته به طور میانگین هر سال یک سانحه سقوط گزارش شده است. در حال حاضر تنها هواپیماهای کوچک 11 نفره شرکت Yeti Airline مجوز پرواز به آن را دارند و بهتر است برای تهیه بلیط، مستقیما به دفتر آن در Thamle سربزنید. اگر پرواز شما به هر دلیلی انجام نشد، فرودگاه رسیدی به شما می دهد و پول شما کامل باز پس داده می شود.
صف دراز صدور ویزا در فرودگاه کاتماندو
محله شلوغ Thamel در پایتخت، محل ماندن بسیاری از گردشگران
پس از دو روز سردرگمی در فرودگاه Tribhuvan پایتخت، تصمیم می گیرم به شهر Pokhara پرواز کنم و مسیر کوهپیمایی Annapurna را بیاغازم. مسیری که برایم سرشار از حس جاودانه و راز آلود پیاده روی در کوهستانهای مغرور هیمالای و پر از خاطره های به یادماندنی از طبیعت بی نظیر و مردمان خونگرم این سرزمین های سرد، می شود. گزارشی که پیش روی شماست، داستان صعود من از گذرگاه های مسیر کمپ اصلی قله 8200 متری آناپورناست. داستانی که جزییات این سفر 20 روزه را شرح می دهد. مسیر بیس کمپ می تواند از دو مبدأ PhediوNayapul که هر دو درChomrungبه هم می رسند، آغاز شود.
مسیرهای ممکن برای رسیدن به بیس کمپ آناپورنا
همه اسکناس های نپالی
انبوه نقشه های مسیریابی و Trekking
انبوه کافه ها و محل های شب مانی در راه، حتی ترس ماندن در راه و گم شدن را به دل شما راه نمی دهد. مسیر، تقریباً در امتداد رود و در دره پر آبی است که سرمای برف روی کوه های 8000 متری را با خود به همراه دارد. و خاطره لبخند چهره های سوخته نپالی و قد و نیم قد کودکان دامنه های پر پشت هیمالایا توشه این سفر خاطره انگیز است از کنار هر خانه و کافه ای که بگذرید با گفتنNamasteیا سلام نپالی خستگی شما را می زدایند و به نوشیدن و لختی استراحت فرا می خوانندتان. بهای یک چای نپالی داغ، 50 و شب مرتب ماندن حداکثر 300 روپی است.
اگر مثل من حدود 10 بامداد ازNayapulراه افتاده باشید و بازیگوشی نکنید، طرف های عصر بهLandrukیاChadrunkمی رسید که برای شب مانی مناسب اند. برخی از خانه های بین راه تنها بهای خوراک را می گیرند اگر شب را آنجا بمانید و پتو و جای گرم به شما می دهند ساکنان این دره ها سخاوتمندی را از بلندی های برف پوش آموخته اند و همواره مهربانانه پیش رویتان حاضر می شوند، اگر یک بسته شکلات یا هدیه کوچکی به کودکان در بین راه بدهید شادمان می شوند و آنقدر هستند که زود بارتان سبک شود.
ابتدای مسیر از Nayapul
خودنمایی قله مقدس Machapuchre با بلندی 6900 متر از همان ابتدای مسیر
آب چشمه ها که با لوله های پلاستیکی لوله کشی شده اند، نوشیدنی اند واگر حساس هستید با کلر تصفیه اش کنید. قلۀ 7000 متریmachapuchreاز ابتدای مسیر خود نهایی می کند و نوای پر خروش رودخانۀmodi kholaهمدم گامهایتان می شود.
تقریباً ازjindhuو چشمه آب گرم روح افزایش که جدا شوید شیب تندی را تاsinuwaباید طی کنید و این به معنی جدا شدن از رودخانهmodiست که تا اینجا با شما همراه بود.
شب دوم در مهمانخانه ای نرسیده بهchomrongاتاقی تمیز با چشم انداز رویایی می گیرم. بهای اتاق در این حوالی 150 روپی است و هر چه بالاتر روید اندکی افزایش می یابد بر خلاف خوراک که قیمتش همواره با ارتفاع زیاد بالا می رود!
روبرو شدن با خانواده های نپالی در همه طول مسیر
نخستین رویارویی با آناپورنا
برای رسیدن به مدرسه ساعت ها در کوه راه می روند

یکی از مسافرخانه های بین راه، به سوی Chumrong
نودل سرخ شده با سبزیجات و یک ظرف کاری تند
هوا که صاف باشد آناپورنا از Chumrongهم دیده می شود
برنج سرخ شده با سبزیجات، خوراک معروف دیگری در این کشور
یک دختر روستایی، نزدیکی های Landruk
روز پنجم آنقدر آبی و آفتابی است که صعود به کمپ اصلیMBCوABCرا ساده می کند. تمام مسیر برف گیر و گاهی یخ بسته است و حرکت را کمی کند می کند. بالاخره به کمپ 4130 متری آناپورنا می رسیم. بهای اتاق همچنان 150 روپی و بهای خوراک کمی بیش ازDovanاست. به همراه بردن آب بسیار ضروری است و داشتن باتوم و کفش مناسب، عینک آفتابی و یک کوله سبک از الزامات است. از کمپABCمی توان قله هایFish tail،Annapurnaجنوبی وsinga chuliرا به خوبی دید.
مسیر Daurali به کمپ

ساختمان اقامتگاه در کمپ اصلی آناپورنای جنوبی
آشپزخانه کمپ
خوراک Dal Bat یا همان برنج و خورشت نخود و مخلفات
شب نشینی ها در اتاق شام خوری پناهگاههای بین راه، خاطره های فراموش نشدنی سفر
تجربه قشنگ شب مانی درLodgeهای بین راه دیدن مردمانی از کشورهای گوناگون باز زبان ها و چهره ها و تجربه های گوناگون است که سر میز شام دور هم می نشینند و از خاطرات سفرهایشان می گویند.
روی دیوار کمپ اصلی می نویسم:
زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی / ازین باد ار مددخواهی چراغ دل برافروزی
قله آناپورنای یک در سمت راست آناپورنای جنوبی با بلندای 8100 متر
دو نمای متفاوت از قله دم ماهی گواهی دشواری فتح آن
باربران در همه طول مسیر نفس نفس زنان از کنار شما می گذرند
روز بعد ازBambooتاGhurjungکه به سمتPoon hillاست، 8 ساعت راه پیمایی می کنم و فراز و نشیب های پیاپی را می گذرانم. ناهار را درChomrongمی خورم و در راه هر جا خسته می شوم چای یا نیمرو یا نانی سفارش می دهم. ازGhurjungتاGhorepaniبدون شک یکی از زیباترین مسیرهایی است که تا کنون پیموده ام دره های پر درختی که رودهای زلال از بین شان می گذرد و انبوه گل های سرخ و صورتی که بی اندازه تماشایی اند. مسیر مدام اوج و فرود می گیرد، از دره های تنگ می گذرد و هر از چندی کافه و مهمانخانه ای سر راه سبز می شود که از شما می خواهند لختی بیا سایید و یا شب را آنجا بمانید. نزدیکی های ساعت 8 شب و در میان یکی جنگل پس از 10 ساعت پیاده رویGhorepaniمی رسم شام گرم و مفصلی می خورم و ساعت 30/4 بامداد به همراه تعداد زیادی از گردشگران برای تماشای منظره برآمدن آفتاب راهیpoon hillمی شویم اینجا نقطه ای است با ارتفاع 3210 متر و ازGhorepaniبیش از 300 متر اوج می گیرد.
مسیر جنگلی به سمت Ghorepani
آب تنی در حوضچه های سرد بین راه
روستاهای پراکنده در دل کوهستانهای این سرزمین
زمین از برف دیشب یخ زده و باد سردی می وزد اما لحظه ای که نخستین پرتوهای آفتاب از پشت کوههای هیمالایا و درست بین قلۀmachapuchhreوAnnapurnaبر می آید، سختی و سرمای راه را فراموش می کنید. اگر آسمان، بی ابر باشد قلۀDhalagiriبا بلندای 8200 متر هم دیده می شود. پیشنهاد می کنم مسیر پیاده روی را به گونه ای برگزینید که ازGhorepaniو poonhill گذر کنید و لختی در این حوالی بیاسایید. درباره شخصیت نپالی ها کم گفتم. شاید دشوارترین کار، خشمگین کردن یک نپالی است. آدم هایی که می بینید بی اندازه آرام و دوست داشتنی اند. به یاد ندارم که هیچگاه در حساب و کتاب و بهایی که برای خوراک و خدمات پرداخت می کنید چیزی افزون بگیرند. ساده گیر، قابل اعتماد و شکیبا همه چیزی است که درباره این مردمان می دانم. اگر درGhorepaniماندنی هستید پیشنهاد می کنم ساعاتی در راهی که به سویTatopaniمی رود پیاده روی کنید. اگر در ماه مارس و آوریل اینجا باشید با انبوه درختان پرگلRodedandrunروبرو می شوید: درست یک تکه از بهشت. زبان و قلم از بیان این هم زیبایی کوتاه است.
مسیر پرگل و تماشایی از Ghorepani تا Uleri
دو شب درGhorepaniمی مانم و سپس در یک بامداد روشن و آفتابی راهیpokharaمی شوم. گام هایم آهسته است تا شیب تند مسیر زانوهایم را نیازارد. در راه ازBangtanliوulleriمی گذرم. بهTikkedungaکه می رسم باران شدیدی می گیرد و در یکLodgeمی مانم روز بعد با چندی از کودکان مدرسۀ روستایی در همان نزدیکی می روم و سپس از روستایmonzaکه دور از دسترس گردشگران است و تجربه گپ و گفت با روستاییان این حوالی برایم فراهم می آید. پس از دو روز، پیاده بهNayapulمی رسم و با اتوبوس هایpokharaدر دو راهیNoudaraپیاده می شوم.
باربری در نپال، زن و مرد یا کوچک و بزرگ نمی شناسد
این مسیری است که به شما هم پیشنهاد می کنم. پیاده روی از این دو راهی تاSarangotشیب مسیر ملایم و ساده است و اینجاست که می توان زندگی واقعی روستاییان را که سرگرم کشاورزی و دامداری به شیوه های بسیار سنتی هستند تماشا کرد. بهتر است کمی شکلات و آبنبات داشته باشید که به انبوه کودکان که ملتمسانه دنبال شما راه می افتند بدهید. پیاده روی در این مسیر 3 ساعت به درازا می کشد و درSarangotباید حسابی برای گرفتن اتاق چانه بزنید من اتاق 1200 روپی را 400 روپی گرفتم. اتاقی با چشم انداز بی نظیر به کوه های پرآوازه هیمالایا، تماشای غروب و طلوع آفتاب و از شهر سرسبزpokharaاز بلندی هایSarangotشاید مهم ترین ویژگی ست که گردشگران را به اینجا می کشاند.
شب مانی در بلندی های Sarangot و چشم انداز بی نظیر آن
Momo، یکی ازغذاهای محلی کوهستانهای هیمالایا
چهارشنبه 14 فروردین، پیاده راهیPokharaلذت فراموش نشدنی آب تنی زیر آبشارهای هیمالایا با آخرین تجربه پیش ازBirethaniکامل می شود. ازHilleبه پایین، جاده دیگر ماشین رو می شود و شاید جیپ با 200 روپی شما را بهNayapulبرسانند. هوا گرم و آفتابی است. ازNayapulبا اتوبوس هایی که همواره در گذرند راهیpokharaمی شوم.
نپالی ها اینگونه سلام می دهند: Namaste
نمایی از دریاچه Phewa و در دوردست به ترتیب از راست: قله های دم ماهی، آناپورنا، دالاگیری
چشم انداز شهر Pokhara از معبد Stupa
معبد Stupa با چهار تندیس بودا
دوچرخه سواری در شیب تند تا معبد Stupa
دریاچه Phewa، زنی رخت می شوید
خوراکی که در Pokhara نباید از دست داد، ماهی تازه دریاچه
اگر کمی اهل خرج کردن باشید،paragdilingوRaftingوmassageنپالی هم می تواند در برنامه تان باشد. اتوبوس ها از Pokhara هر روز هفت و نیم بامداد از ترمینال اصلی راه می افتند و پس از گذراندن یک جاده باریک، خطرناک و کسالت بار و تحمل ترافیکی سنگین، به پایتخت می رسند. شهری که بدون شک، آلودگی غبار و هوای ناپاکش برای هر تازه واردی فراموش نشدنی است.
بساط گسترده صنایع دستی در پایتخت
نمای دیگری از مرکز شهر در پایتخت
پایتخت، انبوه زباله ها که هر روز به رودخانه مقدس Bagmati سرازیر می شوند
جایی در کاتماندو: آشفتگی و بی نظمی در پمپ بنزین
شب شانزدهمین روز فروردین درThamelاقامت می کنم با آخرین پرسه ها در این محله شلوغ. پروازAirarabiaزودتر از هنگام و حدود 9 شب انجام می شود و پس از 12 ساعت انتظار در فرودگاه خسته کننده شارجه، بعدازظهر یکشنبه 18 فروردین به شیراز می رسم.
چهره ها و لبخندهای دلنشین و فراموش نشدنی ساکنان هیمالایا
حالا چشمهایم را که می بندم بی اختیار، صدای آرام گام هایم در سکوت کوه های آرام و دره های سبز و سپید آناپورنا می پیچد و لبخند مهربانانه مردمان آن نواحی را در یادم تازه می کند. صدای نفس زدن باربرها که با کوله های سنگین از شیب های تند بالا می روند، در نوای چشمه های زلال کوهستان های سرد و بلند در هم می آمیزد. و مانند همیشه سفر برایم رویایی می شود که کودکانه با به یادآوردنش از ته دل هم شاد و هم غمگین می شوم. رویای سفر به زادگاه غول های هیمالایا…
هجدهم فروردین 92 فرودگاه دستغیب شیراز
Leave a Reply